اف تی اپیک تلفیق سرگرمی، کسب درآمد و تکنولوژی

بهترین بازی های Time Loop که باید تجربه کنید

بهترین بازی های Time Loop که باید تجربه کنید

فیلم سینمایی معروف Groundhog Day که در سال 1993 منتشر شد، یکی از خلاقانه‌ترین و جذاب‌ترین ایده‌هایی را دارد که تا به امروز در آثار مختلف به آن پرداخته شده است. این فیلم مفهوم پیچیده و جالب حلقه زمانی (Time Loop) را مطرح می‌کند که شخصیت اصلی درون یک روز گیر افتاده و با پایان رسیدن یا مرگش، آن روز بارها و بارها تکرار می‌شود. این ایده علاوه بر سینما در جاهای دیگر به کار رفته است. شاید تعجب کنید که این ایده طی چند سال اخیر به شدت در صنعت گیم مطرح شده و کلی بازی جذاب داریم که لایق بررسی هستند. پس با ما همراه باشید تا بهترین بازی های Time Loop که باید تجربه کنید را بررسی کنیم.

تکرار بی پایان زمان با بهترین بازی های Time Loop

حلقه‌های زمانی گیج کننده هستند، اما این دقیقاً همان چیزی است که آنها را بسیار سرگرم کننده می‌کند. یک حلقه زمانی خوب ممکن است یک معمای مرکزی را مطرح کرده که شخصیت اصلی باید بارها روز را تکرار کند تا بالاخره راه حلی برایش بیابد. این مفهوم حتی می‌تواند نمادی برای گیر افتادن در یک زندگی روزمره باشد که افراد حبس شده درونش تنها می‌خواهند راه خروجی پیدا کنند.

بهترین بازی ها درباره سفر در زمان

البته همیشه نیز ایده حلقه زمانی آن‌قدر جدی گرفته نشده و بیشتر بر روی موضوعات و اتفاقات کمدی تمرکز دارد. این آثار متنوع صنعت گیم را اشباع کرده و آماده کشف شدن هستند. پس با بررسی بهترین بازی های Time Loop با ما همراه باشید.

15) Deathloop

با توجه به میزان فروش و تشویقی که از سوی منتقدان دریافت کرد، می‌توان گفت که بازی Deathloop یکی از محبوب‌ترین و بهترین بازی های Time Loop است که طی چند سال اخیر منتشر شده است. با این حال ایده جالب این بازی فراتر از چیزی که قولش را به ما داده نرفته و در نهایت یک شوتر سرگرم کننده با مقداری استفاده محدود از حلقه‌های زمانی است. این البته دلیل نمی‌شود که Deathloop تجربه سرگرم کننده و به شدت اعتیادآوری نباشد. شخصیت اصلی بازی درون جزیره‌ای گرفتار شده که گویا یک روز بی پایان بوده و هر بار پس از نیمه شب، دوباره به همان جای اولی که بود برمی‌گردد. یک چرخه زمانی!

این بازی تیراندازی اول شخص از استودیوی Bethesda و Arkane شما را در نقش کلت، یک قاتل اجیر شده قرار می‌دهد که با استفاده از مخفی کاری، پارکور، اسلحه و قدرت‌های جادویی باید هشت شخصیت مرموز که دارای قابلیت برگرداندن زمان هستند را شناسایی کرده و همه آن‌ها را از بین ببرد تا بتواند چرخه زمانی را بشکند. اکشن و سفر در زمان ترکیب قدرتمندی هستند و کمتر بازی دیگری می‌تواند به خوبی Deathloop این موضوع را به ما ثابت کند. شما باید در هر حلقه به بهبود توانایی‌های خود و یادگیری رفتار کاراکترها بپردازید تا در نهایت بتوانید در یک چرخه بی نقص، کار تمام اهداف خود را یک جا تمام کنید.

14) Elsinore

قطعاً با آثار شکسپیر، مخصوصاً داستان محبوب هملت آشنایی دارید. اگر نه پس بهتر است خود را با این اثر افسانه‌ای آشنا کنید، زیرا بازی ای که می‌خواهیم به شما معرفی کنید، دقیقاً بر اساس داستان هملت و یکی از شخصیت‌هایش ساخته شده است. شاید یکی از بزرگ‌ترین نقدهای وارد به این روایت، دنبال کردن شخصیت Ophelia توسط خواننده باشد که وارد یک چرخه زمانی چهار روزه می‌شود که نتیجه‌اش، مرگ افراد زیادی است که برایش مهم هستند. خوشبختانه بازی Elsinore دقیقاً قرار است این بخش از داستان را پوشش داده و این حلقه زمانی را تبدیل به یکی از جذاب‌ترین و بهترین بازی های Time Loop چند سال اخیر کرده است.

Elsinore شما را به جای Ophelia قرار می‌دهد که در نهایت در نمایشنامه اصلی دیوانه و غرق می‌شود. با این حال، بازی به نجیب زاده جوان دانمارکی اختیار بسیار بیشتری می‌دهد. شما زمین‌های قلعه Elsinore را به شیوه کلاسیک ماجراجویی کلیک و اشاره کاوش می‌کنید، در مورد ساکنان اطلاعات کسب کرده و سعی می‌کنید مسیر تاریخ را تغییر دهید. این بازی تأکید زیادی بر سیستم‌های اجتماعی خود دارد و تصمیم‌های کوچک تأثیرات بزرگ در مسیر خواهند داشت. تقریباً هر عملی بر خط داستانی پویا و دائماً در حال تغییر تأثیر می‌گذارد که دائماً مطابق با اعمال شما در حال تغییر است. این بازی کمتر شناخته شده را از دست ندهید.

13) Undertale

دیگر همه ما با این شاهکار مستقل و به شدت محبوب که در سال 2015 منتشر شد آشنا هستیم. بازی Undertale با مکانیک‌های خلاقانه گیم پلی و داستان عمیقش، توانست قلب بسیاری از گیمرها را در زمان عرضه تصرف کند. شخصیت اصلی این بازی قدرتی مخصوص دارد که می‌تواند بازی را ذخیره سازی کرده و به برای دست‌کاری تاریخ به عقب برگردد. فایل “ذخیره بازی” بخشی از دنیای درون بازی است و برخی از شخصیت‌ها در مورد این واقعیت که قبلاً همه اینها را گذرانده‌اند اظهار نظر می‌کنند و آنچه را که آخرین بار انجام داده‌اید به یاد می‌آورند. پس حلقه زمانی درون Undertale بسیار پیچیده‌تر و واقعی‌تر از سایر بازی ها است.

ماهیت چندبُعدی روایت Undertale به این معنی است که برخی از شخصیت‌های درون بازی می‌دانند که در یک بازی هستند و شما در حال انحراف و حتی تکرار بازی از ابتدا هستید و سعی می‌کنید پایان‌های متفاوتی داشته باشید. البته این یک حلقه زمانی برای بازیکن نیست – اما برای NPCها این‌طور است. تلاش‌های بازیکن برای بارگذاری مجدد بازی و حتی شروع بازی های جدید، رویدادهای متفاوتی را رغم خواهد زد که به ارزش تکرار و تجربه بی نهایت این شاهکار مستقل کمک شایانی کرده است. دیالوگ نویسی بازی نیز به شکل هوشمندانه‌ای عمل می‌کند که اکثر شخصیت‌های فرعی را پس از اتمام بازی به یاد خواهید آورد.

12) Twelve Minutes

اینکه تجربه رتبه 12 این لیست تنها 12 دقیقه طول می‌کشد و بازی مذکور نیز 12 دقیقه نام دارد کاملاً تصادفی است! کل این بازی ماجراجویی تعاملی در یک آپارتمان کوچک، در طول 12 دقیقه سرنوشت ساز اتفاق می‌افتد که بارها و بارها تکرار می‌شود. در آن زمان، همسرتان به شما می‌گوید که باردار است و پلیسی وارد می‌شود و او را به قتل متهم می‌کند و سپس شما را می‌کشد. آپارتمان کوچک و بازه زمانی فشرده شما را وادار می‌کند تا به جزئیات ریز توجه کنید و از چیزهایی که آموخته‌اید برای حل معمای دشوار استفاده کنید که کلید جلوگیری از تراژدی است. Twelve Minutes از متفاوت‌ترین بازی های لیست است.

این بازی در دورانی منتشر شد که آثار حلقه زمانی در حال کسب شهرت بودند و مکانیک‌ها و روایت جالب این عنوان نیز توانست مهر تأییدی بر ادامه یافتن این استایل باشد. بازی Twelve Minutes همچنین به رهبری بازیگرانی از دیزی ریدلی، جیمز مک‌آوی و ویلم دفو، تعدادی از تحسین شده‌ترین بازیگران هالیوود را هم به عنوان صداپیشه‌اش دارد که یک نکته مثبت دیگر است. همچنین رخ دادن تمام اتفاقات بازی در یک آپارتمان و مدت زمان کوتاه، نشان می‌دهد که برای خلق یک بازی جذاب و درگیرکننده، نیازی به بودجه زیاد و استفاده از تکنولوژی سرسام آور نیست. Twelve Minutes از بهترین بازی های Time Loop درون بازار است.

11) Minit

Minit که در سال 2018 در Steam منتشر شد، یک بازی حلقه زمانی با یکی از کوتاه‌ترین حلقه‌ها درون این لیست است. هر حلقه تنها 60 ثانیه طول می‌کشد و شما باید در این مدت کم پیشروی داشته باشید. این بازی مستقل ماجراجویی جذاب، به اندازه کافی کوتاه است که در یک بار نشستن و تجربه می‌توان آن را تمام کرد. داستان درباره پیدا کردن شمشیری توسط قهرمان بازی است که معلوم می‌شود نفرین شده است. این نفرین باعث می‌شود که قهرمان ما در عرض یک دقیقه بمیرند و دوباره همه چیز از ابتدا شروع شود. شگفت آور است که چقدر می‌توانید در چنین مدت زمان کوتاهی به انجام کارهایتان و جلو رفتن در گیم پلی بازی بپردازید.

حلقه زمان کوچک بازی Minit به این معنی است که شما باید با این واقعیت کنار بیایید که نمی‌توانید همه فعالیت‌های درون بازی را یکجا انجام دهید. هر چند که به نوعی می‌توان از این موضوع به عنوان نکته‌ای مثبت نگاه کرد. هر بار که حلقه از نو تکرار می‌شود، هدفتان کمی متفاوت‌تر از قبل خواهد بود. یافتن مسیری که باید بروید، صحبت با NPCهای حواس پرت و بررسی کارهای بعدی، یا اجرای یک برنامه با دقت طراحی شده برای رسیدن به هدف نهایی که همه این ها به سبک بازی کردن شما بستگی دارد. 60 ثانیه ممکن است به نظر کافی نباشد، اما در واقع یکی از قوی‌ترین ویژگی‌های این بازی جذاب یعنی Minit است.

10) Raging Loop

Raging Loop یک رمان بصری (Visual Novel) بوده که ترکیبی از افسانه‌های وهم‌آور ژاپنی و بازی گروهی «مافیا» است. اگر هرگز مافیا را بازی نکرده‌اید، به ما اجازه دهید توضیح دهیم؛ هدف این است که شخصیت‌های شرور را قبل از اینکه دیگران را بکشند در میان اعضای گروه خود پیدا کنید. با این حال، این هدف ساده همه چیز را برای انواع بازی‌های فکری باز می‌کند که در آن شرورها می‌توانند بلوف بزنند تا به اشتباه دیگران را متهم کرده و زمان کافی برای خود بخرند. در نهایت یا اکثر روستاییان می‌میرند یا آن‌ها موفق به شناسایی و نابودی شروران می‌شوند. Raging Loop این ایده را تبدیل به یک چرخه زمانی جذاب کرده است.

Raging Loop شما را در نقش دوچرخه سواری به نام Haruaki Fusaishi قرار می‌دهد که خود را در دام ساکنان Yasumizu می‌بیند؛ یک دهکده روستایی کوچک که در مه غلیظ مرموزی احاطه شده است. در این مدت هیچ کس نمی‌تواند منطقه را زنده ترک کند. بر اساس افسانه‌های باستانی این منطقه، مه تنها زمانی از بین خواهد رفت که جشنی مخصوص اجرا شود. این جشن همان مراسم انتخاب شخصیت شرور از میان افراد درون خانه است. شخصیت اصلی خود را زندانی یک حلقه زمانی می‌بیند که باید با انتخاب تصمیمات درست، راه خروج را پیدا کند. Raging Loop یکی از بهترین بازی های داستانی حلقه زمانی است.

9) Gnosia

دقیقاً همانند Raging Loop، بازی Gnosia نیز سعی می‌کند تا گیم پلی محبوب بازی گروهی مافیا را تبدیل به یک درام تعاملی فوق‌العاده خوش ساخت کند. این رمان بصری حس و حال بازی محبوب آنلاین Among Us را در شما ایجاد می‌کند که البته بسیار تاریک‌تر بوده و شامل شخصیت‌های متنوع و رنگارنگ هم می‌شود. دلیل اصلی محبوبیت این بازی، فهمیدن دروغ‌هایی است که کاراکترها به شما می‌گویند و سعی در فرار از عدالت را دارند. البته حضور المان چرخه زمانی در Gnosia باعث شده به اندازه کافی وقت داشته باشید تا مجرم اصلی را شناسایی و نابود کنید. البته این کار به این سادگی‌ها هم که فکرش را می‌کنید نخواهد بود.

بازی Gnosia با بیدار شدن شما با زنگ هشدار شروع می‌شود. شخصی به نام ستسو شما را به اتاقی با دیگر خدمه یک کشتی در فضا می‌برد. شما در مورد Gnosia، یک شکل حیات بیگانه که انسان‌ها را تقلید می‌کند تا آنها را از جهان پاک کند، یاد می‌گیرید. آنها به کشتی نفوذ کرده‌اند. شما نمی‌دانید آنها دقیقاً چه کسانی هستند و پروتکل حکم می‌کند که قبل از اینکه بتوانید پیشروی در فضا را از سر بگیرید، باید یک فرد مشکوک را شناسایی کرده و سایر خدمه کشتی را نجات دهید. تک‌تک ساکنین این کشتی از جمله شما مظنون هستید و نباید هیچ کس به کس دیگر اعتماد کند. Gnosia از بهترین بازی های Time Loop درون بازار است.

8) GrimGrimoire

با اینکه GrimGrimoire تا حد زیادی برای مخاطب غربی ناشناخته بوده و در سال 2007 نیز منتشر شده است، ولی همواره یکی از جذاب‌ترین ایده‌ها را در میان تمامی بازی های چرخه زمانی دیگر دارد. دنیایی که این بازی به تصویر می‌کشد، به واسطه المان‌های جادو و جادوگری، به سری Harry Potter تشبیه شده و گیم پلی استراتژیک لحظه‌ای‌اش نیز بسیار شبیه به StarCraft است. بازیکنان نقش یک جادوگر کارآموز به نام لیلت را بازی می‌کنند که در یک حلقه زمانی پنج روزه قرار دارد. در روز پنجم، معلمان و دانش آموزان مدرسه جادوگری او توسط جادوگری شیطانی که به دنبال سنگ جاودانگی مطلق است کشته می‌شوند.

در طول این حلقه‌های تکرار شوند در بازی GrimGrimoire، لیلت همه چیز را در مورد اسرار آکادمی جادو، معلمان و هم‌کلاسی‌هایش می‌آموزد تا بتواند راهی برای جلوگیری از تراژدی روز پنجم پیدا کند. سیستم مبارزات بازی شبیه به اکثر بازی های استراتژیک زمان خود بوده که با المان‌های نقش آفرینی ترکیب شده است. امکان استفاده از جادو در نبرد با دشمنان وجود داشته و مأموریت‌های فرعی فراوانی برای آشنا شدن با کاراکترها در نظر گرفته شده است. اگر به دنبال یک بازی چرخه زمانی می‌گردید که در زمینه گیم پلی پیچیده و درگیر کننده باشد، GrimGrimoire از بهترین بازی های Time Loop درون این لیست است.

7) Returnal

این بازی اکشن علمی تخیلی، حلقه زمان را در یک سیاره دور پیاده سازی می‌کند. سلن فضانوردی است که در سیاره آتروپوس سقوط می‌کند. وی هر بار که می‌میرد، در صحنه تصادف دوباره ماجرایش را آغاز می‌کند، اما با این تفاوت که می‌تواند برخی از چیزهایی را که جمع آوری کرده است نگه دارد. Returnal بیش از اینکه یک ویترین برای نمایش همان موضوع تکراری سفر در زمان و حلقه زمانی باشد، دارای محتوای تولید شده به صورت تصادفی، اکشن کاملاً برنامه‌ریزی‌شده و حرفه‌ای و برخی صحنه‌های ترسناک واقعاً دلهره آور است. Returnal در کنار Deathloop از پیش‌گامان حلقه زمانی در میان آثار AAA است.

Returnal در ژانر تیراندازی سوم شخص قرار می‌گیرد. این بازی ابتدا به صورت انحصاری برای کنسول پلی استیشن 5 تولید شد و به زودی نیز قرار است برای رایانه‌های شخصی نیز عرضه شود. المان‌های Roguelite در این عنوان به چشم می‌خورند که آن را از بسیاری از آثار دیگر این لیست متمایز کرده است. شاید بسیاری فکر کنند که تکرار چرخه مرگ در این بازی می‌تواند خسته کننده شود، با این حال این موضوع برای پیشروی در داستان به شدت ضروری بوده و همچنین به کاوش در جهان و گام‌های تدریجی کوچک برای شکستن حلقه پاداش می‌دهد. پس اگر به دنبال یک حلقه زمانی بزرگ و حماسی هستید، این بازی برای شما است.

6) Oxenfree

حال می‌رسیم به یک بازی خاص مستقل که در اصل سعی دارد تا حس و حال تجربه ژانری کلاسیک را در گیمرها زنده کند. Oxenfree که ادای احترامی به بازی‌های ماجراجویی قدیمی است، یک داستان علمی تخیلی با حضور شخصیت‌های متنوع و رنگارنگ را پیش گرفته است که دائماً بازیکن را وادار در حدس زدن وقایع آینده نگه می‌دارد. به عنوان الکس، یک دختر نوجوان، گیمرها یک جزیره ترسناک را کشف می‌کنند و شروع به تجربه پدیده‌های غیرقابل‌توضیح می‌کنند. حلقه‌های زمانی جدا شده در همه جا ظاهر می‌شوند و فهمیدن نحوه حرکت در آنها و جلو رفتن در داستان، بخشی از نبوغ طراحی این بازی است.

بازی Oxenfree که هم در سطح مکانیکی و هم از نظر احساسی جذاب است، عنوانی است که هم طرف‌داران سبک ماجراجویی را به سوی خود جلب می‌کند و هم کسانی که به المان‌های علمی تخیلی درون بازی ها علاقه دارند. اما بهتر است مراقب برخی از لحظات ترسناک و دلهره آور نیز باشید، زیرا این بازی اتمسفری نفس گیر و تا حدودی مرموز نیز دارد. گرافیک Oxenfree به صورت دوبعدی و ساید اسکرولر طراحی شده و بازیکنان علاوه بر گشت و گذار در محیط و ارتباط برقرار کردن با شخصیت‌های جانبی، باید به حل برخی از پازل‌های محیطی نیز بپردازند. Oxenfree قطعاً از بهترین بازی های Time Loop بازار است.

5) Loop Hero

بسیاری از بازی‌های حلقه زمانی که در این لیست مشاهده می‌کنید، مبتنی بر روایت هستند؛ یعنی در وهله اول باید بفهمید که چرا در حلقه زمانی گیر افتاده‌اید، چه چیزهایی را باید اصلاح کنید تا بتوانید از این تکرار خارج شده و از چرخه فرار کنید. با این حال بازی Loop Hero علاوه بر این موضوع یک حلقه مکانیکی و کاملاً زنده بوده که در تک‌تک لحظات گیم پلی حس می‌شد. هر بار که عازم یک اکتشاف جدید می‌شوید، قهرمان شما خود را در مسیری کاملاً تازه و ناآشنا پیدا می‌کند که به صورت تصادفی ایجاد شده و تنها چند دقیقه طول می‌کشد که تجربه شود. این مکانیک از این عنوان یکی از بهترین بازی های Time Loop را ساخته است.

قهرمان شما به سادگی روی حلقه زمانی به جلو می‌رود و به طور خودکار با هر چیزی که سر راه او قرار می‌گیرد مبارزه می‌کند، بنابراین این شما هستید که باید چیزهایی را در مسیر خود قرار دهید که او را قوی‌تر کند. اگر بخواهید می‌توانید این کار را برای او آسان کنید، اما سپس در پایان مرحله توسط باس آن بخش نابود خواهید شد. با این حال، اگر خیلی سختش کنید، او هرگز حتی تا پایان مرحله نیز نخواهد رسید. این چرخه عجیب در بازی Loop Hero موفق شده گیم پلی بی نهایتی را خلق کند که این بازی را تا ابد زنده نگه می‌دارد و هرگز موقعیت‌های جذابش به اتمام نخواهد رسید. اگر این موضوع برایتان جالب است، آن را تجربه کنید.

4) The Stanley Parable

با اختلاف یکی از عجیب‌ترین بازی هایی که تابه‌حال ساخته شده یعنی The Stanley Parable با المان‌های چرخه زمانی طوری بازی می‌کند که در هیچ یک از آثار این لیست نمونه‌اش وجود ندارد. گیم پلی بازی نسبتاً ساده است و جز قدم زدن در محیط‌ها دشواری زیادی برای بازیکن ندارد؛ توسعه دهندگان در عوض با استفاده از یک راوی عقل کل که مدام در حال صحبت و روایت کارهای بازیکن است، گیمر را درگیر می‌کنند. این راوی توضیحات خنده‌داری ارائه می‌کند، اما همچنین سرنخ‌های مهمی در مورد چگونگی تغییر روند بازی نیز می‌دهد. سرپیچی از سخنان او می‌تواند منجر به سناریوهای جدید، ایستر اگ و حتی مرگ شود.

بازیکنان بدون شک با هر بار اتمام یک سناریو درون The Stanley Parable می‌خواهند بارها و بارها این حلقه زمانی را شروع کنند تا همه چیزهایی که این تجربه ارائه می‌دهد را ببینند. بسیاری از بازی‌ها با موفقیت مضامین سنگین فلسفی را مدیریت نمی‌کنند، اما The Stanley Parable موفق شده بدون هیچ دشواری خاصی، یکی از پیچیده‌ترین و معمایی‌ترین بازی های تاریخ را به وجود بیاورد که قطعاً برای کشف تمامی نکات پنهانی که درونش قرار گرفته، آن را صدها بار تجربه خواهید کرد و هرگز خسته نمی‌شوید. این بازی بدون شک مفهوم حلقه زمانی و شکستن دیوار چهارم را در صنعت بازی تغییر داده و سبک جدیدی را خلق کرده است.

3) The Legend Of Zelda: Majora’s Mask

Majora’s Mask ممکن است اولین بازی ویدیویی در مورد یک حلقه زمانی نباشد، اما به راحتی یکی از نمادین‌ترین بازی ها است. بلافاصله پس از وقایع Ocarina of Time، قهرمان سرسخت لینک به دنبال همراهش ناوی می‌رود، اما خود را در سرزمین ترمینا می‌یابد. خیلی زود، لینک باید راهی بیابد تا ترمینا را از سرنوشتی وحشتناک نجات دهد که در سه روز دیگر از راه می‌رسد. این بازی با اینکه بسیار کوچک‌تر از نسخه قبلی‌اش است، ولی با حضور کلی مأموریت فرعی و شخصیت‌های رنگارنگ و داستانی بالغانه‌تر، موفق شده یکی از خاص‌ترین عناوین فرنچایز باشد. تجربه که تا مدت‌ها آن را فراموش نخواهید کرد.

تهدید اصلی ای که شهر را در برگرفته، ماهی عظیم و خطرناک در آسمان است که به‌مرورزمان در حال نزدیک شدن به شهر بوده و در صورت برخورد، تمام ساکنینش را از بین می‌برد. شخصیت اصلی سه روز وقت دارد که جلوی این تهدید را بگیرد و اگر در مأموریتش موفق نشود، باید زمان را به عقب برگردانده و باری دیگر این چرخه را تکرار کند. Majora’s Mask که از ساختار معمول یک بازی در سری Zelda خارج می‌شود، همواره از عجیب‌ترین بازی های مجموعه خود است. این عنوان لحن بسیار تیره‌تری نسبت به دیگر بازی‌های سری دارد و اثری زیبا در مورد مرگ و طبیعت بشریت است که نباید از دست داده شود.

2) The Forgotten City

The Forgotten City همراه با تعدادی بازی بزرگ‌تر در سال 2021 در رابطه با حلقه زمانی منتشر شد و با اینکه از بودجه و توسعه دهندگان کمتری برخوردار بود، ولی نقدها و نمرات خارق‌العاده‌ای دریافت کرد و به راحتی بهترین عنوان آن سال در این سبک محسوب می‌شود. شما کنترل شخصتی را به دست می‌گیرید که به دو هزار سال قبل در یک شهر متروکه منتقل شده که از ساکنان کمی برخوردار است. همه افراد در این شهر زندانی شده‌اند و راه خروجی ندارند. همچنین اگر شخصی دست به انجام گناهی بزند، تمام افراد شهر کشته خواهند شد. با هر بار مردن به ابتدای آن روز برمی‌گردید و باید راه خروج از چرخه و شهر را بیابید.

The Forgotten City از آن دسته بازی های داستان محور ماجراجویی است که المان‌های معما و جنایی را نیز درون خود جای داده تا یکی از خاص‌ترین بازی های چند سال اخیر به وجود بیاید. روشی که داستان بازی قوانین طبیعت را با قوانین دولتی ترکیب می‌کند، نفس گیر و متفاوت است. این بازی به دلیل ساختار غیر خطی و معضلات اخلاقی شدیدش شناخته می‌شود. نقدها همچنین The Forgotten City را به خاطر داستان، شخصیت‌های جذاب، پیچش‌های غافلگیرکننده و بحث‌های متفکرانه درباره فلسفه و پسااستعماری تحسین کرده‌اند. توصیه می‌شود که این بازی را بدون مطالعه زیاد در مورد آن انجام دهید تا از اسپویل جلوگیری شود.

1) Outer Wilds

در نهایت به پایان لیست بهترین بازی های Time Loop که باید تجربه کنید می‌رسیم و این مسیر را با معرفی دیوانه‌وارترین و پیچیده‌ترین بازی چرخه زمانی که تابه‌حال منتشر شده خاتمه می‌دهیم. عنوان مستقل Outer Wilds در سال 2019 منتشر شد و بلافاصله توجه نشریات مختلف را جلب کرد. Outer Wilds بازیکنان را به یک منظومه شمسی دور می‌برد که در یک حلقه زمانی 22 دقیقه‌ای گیر کرده‌اند، در پایان این چرخه، خورشید به ابرنواختر تبدیل شده و همه چیز نابود می‌شود. با تکرار هر حلقه، اطلاعات بیشتری در مورد تاریخچه اسرارآمیز مکان به دست می‌آورید و در مورد ماهیت چرخه‌ای خود کیهان چیزهایی میاموزید.

دلایل زیادی برای ستایش Outer Wilds وجود دارد. از روایت قانع‌کننده‌اش گرفته تا موسیقی متن عاطفی آن، این بازی اغلب به عنوان نمونه بارز «بازی‌ها به عنوان هنر» ذکر می‌شود. هر 22 دقیقه، خورشید درون بازی منفجر می‌شود. به عنوان یک ساکن ساده این منظومه شمسی محکوم به فنا، بازیکنان باید بارها و بارها رمز و راز آنچه را که اتفاق می‌افتد و نحوه جلوگیری از آن را کشف کنند. Outer Wilds از این پیش فرض استفاده می‌کند تا بازیکن را در دنیایی مسحورکننده و دلخراش در آستانه نابودی غوطه ور کند. وظیفه یافتن پاسخ برای سؤالات بزرگ در گوشه‌ای از فضای، یک بازی فریبنده، عمیق و شاهکار را خلق کرده است.

جمع بندی

بازی‌های زیادی وجود داشته که به طور کامل بررسی کرده‌اند که چگونه می‌توان یک داستان جذاب را روایت کرد و یک بازی متقاعدکننده ساخت که در آن زمان مدام بازنشانی می‌شود. اکثر بازی های معرفی شده در این لیست در ژانرهای متفاوت هستند؛ از ترسناک گرفته تا کمدی و ماجراجویی و اکثر آن‌ها نیز تفاوت زیادی در مکانیک‌های گیم پلی خود دارند. برخی از این بازی ها مشهور بوده، در حالی که برخی دیگر کمی گم نام تر هستند. با این حال در آینده‌ای نزدیک نیز قرار است شاهد عرضه کلی عنوان جذاب دیگر با مکانیک‌های چرخه زمانی باشیم که مرزهای روایت و گیم پلی نوآورانه را تغییر داده و صنعت را متحول می‌کنند.

اکثر بازی های ویدیویی به صورت دوبعدی و سه بعدی ساخته می‌شوند؛ با این حال یک بعد چهارمی نیز وجود دارد که اخیراً به شدت مورد توجه توسعه دهندگان قرار گرفته است: زمان. اکثر ما مجبوریم تا زمان را به صورت خطی تجربه کنیم و نمی‌توانیم از قوانین سنگین آن نافرمانی کنیم. با این حال بازی های ویدیویی که هیچ مرزی برای خلاقیتشان ندارند، راه را باز گذاشته‌اند تا قوانین زمان شکسته شده و تمام مرزها از بین برود. زیرمجموعه چرخه زمانی در سال‌های اخیر شهرت زیادی پیدا کرده است. آیا شما نیز موردی در بهترین بازی های Time Loop کشف کرده‌اید که ارزش حضور در لیست را داشته باشد؟ آن را با ما در میان بگذارید.

منبع: Game Rant

نوشته بهترین بازی های Time Loop که باید تجربه کنید اولین بار در پارسی گیم پدیدار شد.