نگاهی به فیلمها و سریالهای ابرقهرمانی
در اواسط دهه ۲۰۰۰ میلادی، آثار ابرقهرمانی روند روبهرشدی پیدا کردند و توجهها به آنها بسیار زیاد شد. از سوی دیگر، موفقیت اکثر این آثار در گیشه باعث شده بود تا استودیوها و کمپانیها به سمت ساخت آثار بیشتری در این ژانر بروند. همین باعث شده تا این آثار به بخش برجستهای از دنیای سینمای امروزی تبدیل شوند.
در سالهای اخیر نیز، سلطه آثار ابرقهرمانی به دنیای سینما اکتفا نکرده و راه خود را به دنیای سریال و شبکهها و سرویسهای آنلاین پیدا کرده است و میتوان گفت که اکنون، هر سرویس آنلاین و شبکهای، یک اثر ابرقهرمانی مختص خود را دارد.
همین باعث شده تا هر سمت را که نگاه کنید، یک اثر ابرقهرمانی ببینید و باید گفت که این رویکرد باعث خواهد شد تا بینندگان یا حداقل بخشی از آنها نسبت به این آثار دلسرد شوند. البته باید توجه داشت که همچنان اشتیاق و هیجان زیادی برای این آثار وجود دارد که نمیتوان از آن چشمپوشی کرد.
در ابتدا باید گفت که در کل مخالف آثار ابرقهرمانی نیستم و اکثر این آثار را دیدهام و حتی از برخی از آنها بسیار لذت بردم و سعی ندارم که این آثار را بکوبم. برخی از این آثار بسیار جالب توجه هستند و واقعا از تماشای آنها میتوان لذت برد که یک نمونه از آنها، فیلم جوکر (Joker) سال 2019 است.
با این حال، روند کنونی در زمینه آثار ابرقهرمانی باعث خواهد شد که این فیلمها یا سریالها، جذابیت خود برای بینندگان را به مرور زمان از دست بدهند و دیگر نتوانند آن هیجان و اشتیاق را در بیننده ایجاد کنند. جدیدا، بینندهها با تماشای هر اثر ابرقهرمانی، حس آشنایی را احساس میکند.
حس آشنا
همانطور که در بالا گفته شد، با وجود اشتیاق زیاد برای آثار ابرقهرمانی، این آثار حسی تکراری و آشنا دارند. احساس میشود که فیلمهای ابرقهرمانی تازه نمیتوانند همانند آثار گذشته، ایدههای تازه و خلاقانهای را ارائه کنند و همان داستان قبلی را با شکلی متفاوت بازگو میکنند.
به عنوان مثال، فیلم شانگ-چی و افسانه ده حلقه (Shang-Chi and The Legend of The Ten Rings) با اینکه زیبا و از لحاظ بصری خیرهکننده بود اما یک داستان آشنا را به بیننده بازگو میکند. داستان جدال شخصیت اصلی با پدر خود، از داستانهای تکراری نه تنها ژانر ابرقهرمانی بلکه کل سینما است.
کسلکننده بودن
حس آشنا بودن آثار ابرقهرمانی و داستانهای آنها باعث شده تا بینندهها احساس کنند که این آثار خستهکننده و کسلکننده شدهاند. آثار ابرقهرمانی بیشتر برای صحنههای اکشن و خلاقانه خود برجسته شدهاند و میتوان گفت که روند داستانی در این آثار کمتر مورد توجه قرار گرفته است. همین باعث شده تا پس از تماشای این همه آثار ابرقهرمانی، این فیلمها یا سریالها بیش از حد کسلکننده و در عین حال، اغراقآمیز جلوه کنند.
دنبالههای بد
بخشی از علت کسلکننده شدن آثار ابرقهرمانی، دنبالههایی است که برای آنها ساخته شده است. فیلمهای اول عمدتا برجسته و جالب توجه هستند اما دنبالههای پس از آن، نمیتوانند آن جذابیت فیلم اول را برای بیننده ایجاد کنند و همین باعث شده تا با شکست روبهرو شوند.
به عنوان مثال، فیلم واندر وومن 1984 (Wonder Woman 1984) با اینکه فیلم قبلیاش بسیار موفق و جذاب بوده اما نتوانست تا عملکرد خوبی داشته باشد. این فیلم، کسلکننده است و نتوانسته تا ایده جالب توجهی را ارائه نماید که بیننده را به هیجان در بیاورد.
جدای از این دنبالههای خستهکننده، بازسازی آثار قبلی نیز یکی دیگر از دلایل خستهکننده شدن آثار ابرقهرمانی است. استودیوها، یک داستان تکراری از یک ابرقهرمان را چندین مرتبه بازگو میکنند و هیچ ایده اوریجینال و تازهای را در این آثار ارائه نمیکنند.
با توجه به همه این موارد، باید گفت که آثار ابرقهرمانی به یک حد مشخص رسیدهاند و سازندگان این آثار در آثار جدید خود، نتوانستند تا ایدههای تازه و جذابی را ارائه نمایند و بیشتر سعی دارند تا با استفاده از شخصیتهای قبلی خود، فیلمها یا سریالهای بیشتری بسازند و درآمد بیشتری کسب نمایند.
تمرکز روی حضورهای کوتاه
آثار جدید ابرقهرمانی به جای آنکه سعی کنند داستانی مستقل، منسجم و متمرکز را ارائه کنند، بیشتر در تلاش هستند تا در خدمت دنیای مشترک خود باشند و تمرکز غیر قابل قبولی روی ارائه حضورهای کوتاه از بازیگران برجسته یا دیگر شخصیتهای برجسته دارند.
به عنوان مثال، فیلم مرد عنکبوتی: راهی به خانه نیست (Spider-Man: No Way Home) با اینکه اثر جالب توجهی است اما خلاء یک شخصیت شرور اصلی در آن احساس میشود و این اثر بیشتر سعی دارد تا کاراکترهای بیشتری از گذشته را به درون داستان بیاورد تا حس نوستالژی آن بیشتر شود.
سریالها با روحی تازه
اخیرا، حضور آثار ابرقهرمانی در دنیای سریال گستردهتر شده است. دنیای سریال این فرصت را به سازندگان داده است تا بتوانند داستانهای طولانیتری که در مدت زمان فیلم جای نمیگیرند را در درون یک سریال جای دهند. همین باعث شده تا این آثار، نسبت به فیلمها، حس بهتری داشته باشند.
به عنوان مثال، سریال لوکی (Loki) یا پیسمیکر (Peacemaker)، موفق شدند تا به داستانهای پس زمینه دو شخصیت ضدقهرمان بپردازند و در عین حال، داستانهای جالب توجه و جذابی را با محوریت آنها به نمایش در بیاورند. همین باعث شده تا دنیای سریال، روحی تازه به درون آثار ابرقهرمانی بدمد.
آثار متفاوت
سریال آکادمی آمبرلا (The Umbrella Academy) محصول سرویس آنلاین نتفلیکس و سریال پسران (The Boys) محصول سرویس آنلاین آمازون پرایم، موفق شدند تا خود را از دنیای سینمایی مارول و دیسی جدا نگه دارند و در همین حین، موفق شدند تا داستانی برجسته و متفاوت را ارائه کنند.
سریال آکادمی آمبرلا با اینکه به موضوع سفر در زمان و پایان جهان میپردازد اما توانسته تا با رویکرد متفاوت خود، داستان را برای بیننده جالب توجه کند که مطمئنا بینندگان از تماشای آن لذت خواهند برد. از سوی دیگر، سریال پسران، جنبه متفاوتی از ابرقهرمانان را به نمایش میگذارد.
سریال پسران به جای رویکرد سنتی آثار ابرقهرمانی، سعی دارد تا فساد پشت پرده آنها را به نمایش بگذارد و باید گفت که رویکرد متفاوت این سریال باعث شده تا بینندگان زیادی به آن جلب شوند. ساخت این دو سریال، به دلیل موفقیت آثار ابرقهرمانی بوده است اما آنها به جای دنبال کردن رویکرد سنتی، سعی کردند تا این چرخه تکراری را بشکنند و داستانی متفاوت عرضه کنند.
آثار ابرقهرمانی خوب یا بد
آثار ابرقهرمانی، چه فیلم چه سریال، به بخش بزرگی از دنیای هالیوود تبدیل شدهاند و نمیتوان کل آنها را خوب یا بد دانست. فیلمها و سریالهای ابرقهرمانی بسیار خوبی وجود دارند که از جمله آثار برتر به شمار میروند اما در نقطه مقابل، آثار کسلکننده زیادی نیز ساخته شدهاند.
در هر صورت، اصل مسئله این است که رشد صعودی ساخت آثار ابرقهرمانی باعث خواهد شد تا این آثار تکراری شوند و بینندگان روز به روز نسبت به این آثار دلسردتر شوند. همین باعث خواهد شد تا روزی، این ژانر به فراموشی سپرده شود.
سخن پایانی
جدا از اینکه طرفدار کدام استودیو یا کاراکتر هستید، دنیای سینما و سریال پر از آثار ابرقهرمانی جالب توجه و برجسته است که میتوان از آنها لذت برد. اما فیلمسازان باید تلاش کنند تا با خلق داستانهای تازه و خلاقانه، جلوی تکراری شدن این آثار را بگیرند و حس نشاط و جنب و جوش را به درون این آثار بیاورند. نظر شما در مورد آثار ابرقهرمانی و آینده آنها چیست؟